صفحه شخصی شادین امانی   
 
نام و نام خانوادگی: شادین امانی
استان: گیلان
رشته: کارشناسی عمران - پایه نظام مهندسی: دو
شغل:  ناظر و طراح
شماره نظام مهندسی:  11/300/01604
تاریخ عضویت:  1389/01/25
 روزنوشت ها    
 

 معماری سنتی گیلان بخش معماری

21

معماری سنتی روستایی گیلان با غنای فرم ،برتجربه گرانبهای گذشتگان تکیه داشته و بر مبنای نیازها و هماهنگ با عوامل محیطی ( اکولوژیک ) پدید آمده است . در چگونگی معماری گیلان ، عوامل آب و هوایی همچون باران مداوم ، وزش بادها ، طبیعت چهارگانه ( جلگه ، میان بند، کوهستان و نواحی خشک ) و منابع طبیعی موجود دردسترس ، نقش اساسی دارد . متعلقات خانه ها مانند : «تلمبار» «کندوج » و .. مستقیماً در ارتباط با کار کشاورزی است.


با توجه به عوامل فوق در خانه های روستایی گیلان، ازلحاظ نوع معماری و مصالح بکار رفته گوناگونی فراوانی دیده می شود . بر اساس مواد و مصالح ساخت، مساکن را به دو گونه عکس می توان تقسیم نمود :
۱ خانه هایی که از مواد گیاهی ساخته شده و دیوارها و پوشش سقف آن ازچوب و جگن ( لی ) و ساقه برنج «کولش » شکل گرفته است .
۲ خانه هایی که مصالح و مواد بکار رفته در آن عمدتا معدنی است ، مانند خشت ، گل و سنگ .

معماری گیاهی بر اساس عوامل جغرافیایی ازقبیل ارتفاع ، اقلیم و موقعیت و عامل اقتصادی ، به سه دسته تقسیم می‌شود :
۱- خانه های نواحی ساحلی و جلگه ای
۲- خانه های نواحی نیمه بلند و یا میان بند و جنگلی
0- خانه های نواحی بلند یا ییلاقی
● خانه های نواحی ساحلی و جلگه ای :
الف - خانه های کناره سفیدرود و جلگه گیلان
ب - خانه های گلی نواحی جلگه ( خانه های چینی بام کولش )
خانه های نواحی ساحلی و جلگه ای به پیروی ازپراکندگی مالکیت زمین های کشاورزی پراکنده است.
خانه های ساحلی مجتمعی است ازساختمان اصلی، باغچه ، خزانه برنج و دیگر ابنیه که در ارتباط با کار کشاورزی است ، کندوج ، تلمبار ، طویله ، مرغدانی ، و کتام که هر کدام در مناطق مختلف گیلان به نامی خوانده میشود .
ایوان یکی ازویژگیهای با ارزش معماری جلگه ای است . که در تمام این خانه ها به چشم می خوردو محور آن به سوی شرق و جنوب است ،تا ازسویی آفتاب گیر و ازسوی دیگر از بادهای خنک شمال شرقی - جنوب غربی برخوردار گردد .




یکی دیگراز ارزشهای معماری سنتی گیلان که می توان با آن به هماهنگی دو عنصر معماری و محیط طبیعی پی برد، این است که خانه های این بخش ( جلگه ای ) از نظر نوع مصالح بکار رفته نیز با توجه به عوامل جغرافیایی، متفاوت می باشد . خانه های نواحی سفید رود به ویژه مناطق آستانه و لاهیجان که در معرض ریزش باران بیشتر و طغیان رودها قرار دارد، حتما بالای سکو و با فاصله از زمین ساخته می شود ، تا آب و هوا در زیر ساختمان جریان یافته . سبب رفع رطوبت گردد و دیگر خانه های نواحی ساحلی که کمتر با خطر آب و رطوبت روبروست روی زمین بنا می شود .
● خانه های میان بند یا جنگلی :
الف- خانه های دورگانی
ب - خانه های زگالی
ج – خانه های مطبق از نوع امام زاده ابراهیم .
خانه های دورگانی بیشتربه تالشها و گالشها تعلق دارد که کوچ نشین بوده ، بهار و تابستان و اوایل پاییز را به بلندیهای حدود ۲۵۰۰ تا ۲۰۰۰ متر رفته و زمستانها به نواحی قشلاقی یا همین خانه های دورگانی بازمی‌گردند . ویژگی عمده این خانه ها وجود طویله روی سقف خانه نشیمن یا در واقع درطبقه دوم است . پوشش سقف آنها تا سی سال پیش ، «لت» بوده، که امروزه حلب ( ورق گالوانیزه) و لت( چوبهایی ازجنس سخت جهت پوشش سقف خانه ها ) است . خانه های دورگانی را در نواحی رودبار « اوجن ساز» هم می‌گویند.
خانه های زگالی ازنظر معماری مانند خانه های دورگانی است و به نواحی نیمه کوهستانی جنگل تعلق دارد . دراین خانه ها بخش جلویی از ایوان کوچکی برخوردار است . بیشتر این خانه ها در نواحی رودبارو آستارا ازچوب و گل ساخته می شود . پله ها، سنگی یا چوبی ،و خانه ها دارای تلار است. دیواره ها به طورعمده از سنگ می باشد و یا حداقل، طبقه اول سنگی و طبقه دوم آجری است .
معماری سرزمین گیلان می تواند از دو جنبه شرایط اقلیمی- محیطی و طراحی معماری مورد بررسی و تفسیر قرار گیرد هر چند تاثیر اقلیم بر روی فرم و عملکرد بناها را در شمال به عنوان عامل تعیین کننده در نظر می گیرند ، ولی جنبه های معماری و زیباشناختی آن نیز از اهمیت والایی برخوردار است.
با نگاهی گذرا به هر کدام از گونه های معماری گیلانی در می یابیم که عناصر بوجود آورنده یک خانه سنتی گیلانی کاملا شکل گرفته و برآمده از طبیعت اطرافش است
مصالح بکار رفته در بنا ، عاملی در جهت هماهنگی با محیط:

تفاوت ظاهری خانه های روستایی گیلان متاثر از رابطه تنگاتنگ فرم معماری با نوع معیشت و شرایط اقلیمی و محیطی می باشد، اما مشاهده می شود که در پوسته ظاهری بنا با ظرافت خاصی، از مصالح بر گرفته از محیط اطراف استفاده شده است . به طور کلی به کار بردن مصالحی که از طبیعت گرفته می شود موجب احساس هماهنگی و هارمونی با طبیعت است.


مواد ومصالح رایج در ساخت یک بنای بومی:
الف) چوب
ب) گالی یا کولش
ج) گل « به شکل مخلوط با گالی یا کولش و به عنوان کاهگل استفاده می شود »
د) آهک و گچ « عمدتا برای رویه نهایی دیوارها کاربرد داشت »

استفاده از گالی یا کولش نیز، تنها محدود به پوششی برای سقف شیبدارنیست ، جالب اینجاست که ریسمان تابیده شده از کولش که به « وریس » معروف است، گاهی نقش سازه ای دارد؛ این در حالی است که وریس عمدتاً در محل اتصال دو عضو چوبی کاربرد زیادی داشته است. رنگ غالب یک بنای بومی غالباً در هارمونی کامل با محیط اطراف می باشد. لازم به ذکر است که چوب نیز نقش سازه ای مهمی را در سازه های بومی گیلان دارا می باشد. در برش زیر نفوذ و رسوخ عوامل طبیعت که در نقش های مختلف ؛ چه در نقش سازه ای چه در نقش تزئینی ، خود نمایی می کند ، به تصویر کشیده شده است .

معماری بومی درگیلان از نمونه های خاصی است که در آن ، معماری از مرکز بنا خارج شده و به حاشیه می پردازد و به همان گونه نیز به چگونگی قرارگیری آن محدوده توجه بیشتری می گردد . به عبارت دیگر می توا ن گفت که این بناها دارای دو تصویر کاملاً متفاوت هستند و این جنبه شاید مهمترین وجه تمایز معماری گیلان با سایر مناطق ایران باشد.



رطوبت زیاد وگرمای هوا در تابستان، شرایط اقلیمی ویژه ای را پدید آورده است که مشابه آنرا شاید بتوان تنها در مناطقی از آمریکای مرکزی، بنگلادش، مالزی و یا اندولزی یافت. این وضعیت خاص آب و هوایی برای ساکنین دشواری هایی را پدید می آورد که در گذشته هیچ گاه از نظر مورخین و جهانگردان دور نبوده است. تپولوژی مسکن در این سرزمین، همگام با عوامل فرهنگی و اجتماعی هویت، معماری این خطه را شکل داده است. هویتی که علی رغم شباهت های اقلیمی گیلان با سایر مناطق یاد شده در جهان منحصر به فرد بوده است. (دیبا، 1372 : 10)
فراهم نمودن شرایط آسایش در این منطقه پر باران و مرطوب، از جمله معضلاتی بوده که ساختمان های سنتی توانسته پاسخگوی آن باشد. متداول ترین نوع ساختمان سنتی در این منطقه به نام گالی پوش خانه معروف است که بام آن با پوشش گالی (نوعی علف که د رکنار مرداب ها می روید.) است و دارای کرسی چینی چوبی در زیر ساختمان می باشد. (قبادیان، 1372 : 17)
خانه هایی که در این جلگه ساخته شده اند، همچون درختان مرتفعی که آنها را احاطه می کنند، غالبا تابع یک طرح قایم چند طبقه ای است. بهترین فضای خانه نیز درست زیر بام جای دارد. این برداشت اهالی از فضای خانگی مرتفع با طرح قالبی در ساختمان های مسکونی مناطق مرکزی ایران به کار می رود، تباین دارد؛ زیرا در ایران مرکزی اتاق ها به صورت افقی در اطراف حیاط مرکزی ساخته می شوند. (برومبرژه، 1370 : 17) مسکن سازی در این منطقه به موازات اشغال تدریجی جنگل و به صورت پراکنده صورت گرفته است. در ایران مرکزی، تمرکز ابادی ها می توانست جوابگوی دفاع دسته جمعی در برابر حملات قبایل کوچ شین باشد؛ لیکن چنین تهدیدی هرگز متوجه ساکنین حاشیه دریای خزر نبوده است. در عوض ضرورت ناشی از حفاظت برنجزارها از گزند حیوانات و نیز تعدد عملیات ضروری برای فعالیت های حساس برنجکاری و دشواری تردد در راه های تنگ و باریک، که غالبا به لجنزار تبدیل می شود، ضرورت استقرار خانه های روستایی را در جوار مزارع ایجاب می نماید. (برومبرژه، 1370 : 18)
برخلاف معماری بومی کویر که بیشتر از خشت و آجر بنا شده است، معماری این منطقه از چوب و الیاف گیاهی به صورت عمده بهره برداری کرده است. جنگل های انبوه در کنار مزارع برنج از مهمترین منابع تامین مصالح ساختمانی منطقه می باشند. نی"ولی" (نوعی الیاف گیاهی که برای پوشش سقف به کار می رود.) و ساقه های برنج عناصر اصلی تشکیل دهنده پوشش سقف ها هستند. سقف هایی که به علت شدت و تداوم بارندگی همیشه به صورت دو یا چهار شیبه ساخته می شوند. در بعضی از نقاط گیلان که امکان استفاده از سفال موجود است پوششی از سفال بر روی زیر سازی از نی و توفال، وظیفه جمع آوری آب باران از بام و هدایت آن به آبروها و ناودان ها را به عهده دارد. استفاده از تخته های پهن نیز در مناطق جنگلی گیلان برای پوشش سقف و جلوگیری از نفوذ باران مرسوم است. سقف شیبدار بر روی سازه ای چوبی قرار دارد. فاصله کم ستون ها از یکدیگر و استفاده از سازه چوبی به صورت تیر و ستون تناسبات ویژه ای به معماری می بخشد که در نما و پلان به خوبی خود را آشکار می کند. اشکال ساده سقف شیبدار از بوجود آمدن کنج های برفگیر جلوگیری کرده و مانع نفوذ آب حاصل از ذوب برف به داخل بنا می شود. بعلاوه برای جلوگیری از نفوذ باران به داخل ساختمان توسط باد معمولا سقف شیبدار تا نزدیکی کف زمین در یک یا دو جناح ساختمان که رو به باد قرار دارند ادامه می یابد و معمولا پنجره ای از این دو جناح باز نمی شود. فضای خالی بین بدنه اصلی بنا و امتداد سقف که "فاکون" گفته می شود؛ محل مناسبی برای انبار نمودن و یا پخت غذا می باشد. گونه برخورد دیگر که بیشتر در خانه های شهری دیده می شود، استقرار بالکن دورتادور بنا می باشد. این بالکن علاوه بر آنکه دسترسی اتاق ها به یکدیگر را تامین می نماید، مانع از رسیدن باران به بدنه بنا می شود. (دیبا، 1372 : 10)
پوشش های شبیدار در شکل های گوناگون و مصالح مختلف، از ویژگی های مهم نمای خانه های گیلانی است. در بعضی نقاط گیلان مانند اطراف لاهیجان، شیب این پوشش ها خیلی زیاد و در بعضی از نقاط مانند اطراف فومن این شیب کمتر است. رنگ قهوه ای آن همراه با قرار گیری دسته های گالی و کولش، سطح زیبایی را شکل می دهد و خانه گیلانی را با محل خود مانوس می کند. متاسفانه با استفاده از مصالح جدید (مانند حلبی) این هماهنگی با طبیعت کاملا دستخوش تغییر شده است. (معماریان، 1372 : 205)
در مناطق روستایی محیط سرسبز و پر از گیاه و درخت اجازه حصار بندی معین و مشخصی را به ساکنین نمی دهد. محدوده های گیاهی، درختان و انهار در مقایسه با دیوارهای بلند و بسته معماری کویری تضاد چشمگیری دارد و این ویژگی در زمینه مردم شناختی و روانشناختی منطقه ای جای و مکان ویژه ای دارد.
دروازه های گیاهی معمولا باز و استقبال کننده میهمان دایمی است و این گشایش فضای سبز در خلق و خوی مردم محل کاملا مشاهده می شود، آدم هایی آرام، خوشخو، انسان دوست و میهمان نواز. (دیبا، 1372 : 10)
معماری خانه های روستایی گیلان دانش نانوشته ای است که باید حفظ می شد و از آن در معماری کنونی الهام گرفت.


لغات کلیدی:
معماری سنتی روستایی گیلان،عوامل محیطی ( اکولوژیک )، معماری گیاهی،خانه های ساحلی،خانه های میان بند یا جنگلی،پوشش های شبیدار

چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 10:09  
 نظرات    
 
مائده علیشاهی 20:45 چهارشنبه 30 فروردین 1391
2
 مائده علیشاهی
مرسی عزیزم.......یه روزنوشت متفاوت از شادین جان........
خیلی خوبه معماری سنتی شهرتو معرفی کردی..
محمد ذوالفقاری 21:49 چهارشنبه 30 فروردین 1391
0
 محمد ذوالفقاری
خوب بود ولی اگر چند تا تصویر داشت بهتر میشد . متشکرم
مجید صابر 23:28 چهارشنبه 30 فروردین 1391
0
 مجید صابر
ممنون خانم مهندس کاش متن ارسالی تان حاوی تصویر نیز بود .
سایه ذاکری 03:58 پنجشنبه 31 فروردین 1391
0
 سایه ذاکری
مرسی شادین جان.
محسن نیک 07:48 شنبه 2 اردیبهشت 1391
0
 محسن نیک
خیلی ممنون از متن جالب و گویاتون . کاش همه دوستانی که مشارکتی بیشتری توی کامنت ها دارن ، در مورد زادگاهشون این اطلاعاتو بدن . راستی منتظر مصورش هم هستیم
م افتخاری 15:20 شنبه 2 اردیبهشت 1391
0
 م افتخاری
سپاس
سجاد سلگی 20:56 شنبه 2 اردیبهشت 1391
0
 سجاد سلگی
مرسی خیلی خوب بود